ماجرای خاتم بخشی امیرالمومنین ع در نماز و نزول آیه ولایت
با هم سرى به چند سال قبل نيز بزنيم و فضيلتى ديگر از اميرالمؤمنين عليه السلام كه
در اين روز اتفاق افتاده را مرور كنيم.
عدّهاى از يهوديان مانند: عبداللَّه بن سلام و أسد و ثعلبه و ابن يامين و ابن
صوريا هنگامى كه مسلمان شدند نزد پیامبر صلی الله عليه و آله آمدند و گفتند: «حضرت
موسىعليه السلام وقتى مىخواست از دنيا برود يوشع بن نون را وصىّ خود قرار داد،
وصىّ و جانشين و امام ما بعد از شما كيست؟»
در همين حال فرشته وحى اين آيه شريفه را بر پیامبر صلی الله عليه و آله نازل نمود:
«اِنّما وَليُّكم اللَّه ورسولُه والّذين آمنوا الّذين يُقيمونَ الصلاة ويؤتون
الزكاة وهُم راكعون»
«ولىّ شما تنها خدا و پيامبر و آن مؤمنانى هستند كه نماز به پا داشته و به فقيران،
در حال ركوع زكات مىدهند». *
حضرت فرمودند: «دنبال من بياييد» و همگى به مسجد رفتند.
وقتى به مسجد رسيدند فقير گدايى در حال خارج شدن بود. پیامبر صلی الله عليه و آله
به او گفتند: «آيا كسى به تو چيزى داد؟»
عرض کرد: « بله، اين انگشتر گرانبها را شخصى به من داد».
فرمود: «او كه بود؟»
عرضه داشت: «اين مردى كه نماز مىخواند».
پیامبر صلی الله عليه و آله دوباره سؤال فرمودند: «در چه حالتى بود كه اين را به تو
داد؟»
گفت: «در حال ركوع بود».
پس پیامبر صلی الله عليه و آله با صداى بلند «اللَّه اكبر» گفت و بقيه افراد نيز
اين كار را انجام دادند.
سپس پیامبر صلی الله عليه و آله فرمود: «جانشين بعد از من على بن ابىطالب است».
آنها گفتند: «ما به پروردگارى خداوند يگانه و پيامبرى محمّد و امامت على بن
ابىطالب راضى شديم».**
* سوره مائده: 55.
** بحار الانوار ج35 ص 183، 186، 196. امالى صدوق ص 186، تفسير مجمع البيان ج1
ص362. تفسير نور الثقلين ج1 ص647 . كشف الغمّة ج1 ص 306.