نقشه ترور پیامبر ص در كوه هرشى توسط منافقین
امروز تمامى مسلمانان به ديار خود رهسپار بودند. آنان پس از مراسم عظيم حج، مراسم
شگفت غدير را نظاره كرده و منتظر بودند تا به اقوام خود برسند و برايشان بازگو كنند.
اما هنوز منافقين از توطئههاى خود بازننشسته بودند و اين بار تا به آنجا پيش
رفتند كه تصميم قتل رسولاللَّه صلى الله عليه و آله را گرفتند.
آنها براى اين منظور قله كوه «هَرْشى» را برگزيدند، زيرا اين كوه گردنهها و
پرتگاههاى خطرناكى داشت. آنان مىخواستند حضرت را در يكى از پرتگاههاى كوه به
پايين پرتاب كنند و يا با شمشير حمله كرده و ايشان را به قتل رسانند. كاروان تا
نزديك غروب امروز به حركت ادامه داد و به كوه هرشى رسيد. در آنجا پس از استراحتى
كوتاه، دوباره شبانه حركت كرد.
منافقين در گروه چهاردهنفرى خود پيشاپيش قافله حركت كرده و در محل موعود -
سربالايى قله هرشى - در ظلمت شب پشت صخرهها پنهان شده به كمين نشستند. آنها ظرفهاى
استوانهای بزرگى پُر از سنگ و ريگ و شن را نيز همراه خود بردهبودند تا براى
رَماندن شتر پیامبر صلی الله عليه و آله استفاده كنند.
پیامبر صلی الله عليه و آله همراه حُذيفه و عمار با شترى تندرو به سمت قله هرشى
حركت كردند.
هنگامى كه به نزديكى قله رسيدند جبرئيل نازل شد و پیامبر صلی الله عليه و آله را از
نقشه قتل آگاه ساخت. ايشان نيز به حذيفه و عمار خبر داد و دستور داد تا با شمشيرهاى
خود آماده باشند.
وقتى به قله كوه رسيدند منافقين ابتدا ظرفهاى پر از شن و سنگ را غلطاندند. ناگهان
صداى مهيبى بلند شد و نزديك بود شتر حضرت رَم كند، ولى پیامبر صلی الله عليه و آله
فرياد زد: «آرام بگير كه برتو مسئلهاى نخواهد بود». او نيز به قدرت الهى با عربى
فصيح كلامى گفت و آرام گرفت. پس از آن، منافقين كه در اين مرحله شكست خوردهبودند
به طرف شتر حمله كردند. اين بار حذيفه و عمار با شمشيرهاى كشيده حمله كردند و با
آنان درگير شدند.
منافقين كه گويا در يك لحظه نقشه خود را خنثىشده ديدند فرار را بر قرار ترجيح
دادند و پشت سنگها پنهان شدند.
حذيفه از حضرت پرسيد: اينان چه كسانى هستند؟ حضرت فرمود: منافقين در دنيا و آخرت.
سپس پرسش و پاسخهايى بين حذيفه و حضرت صورت گرفت. در پايان پیامبر صلی الله عليه و
آله براى اينكه شبههاى از شناسايى آن افراد باقى نماند اشارهاى نموده و نورى
تابيد و فضا را مانند روز روشن نمود. حذيفه و عمار تمامى آن چهارده نفر را ديدند و
شناختند.* پیامبر صلی الله عليه و آله كه مأمور بود با آنها درگير نشود، زيرا در
آن شرايط حساس فتنهاى ديگر به پا مىشد و مراسم غدير را خدشهدار مىكرد، از كنار
آنها صبورانه گذشت.
* بحار الانوار: ج 7 ص 209، ج 28 ص 97، 99 ، ج 31 ص 632، 635. عوالم العلوم: ج15 /3
ص 165، 166، 304.